156. باب ما یجب على النّاس عند مضيّ الإمام
این باب دارای سه حدیث است که مجلسی حدیث 1 و 3 را صحیح و حدیث 2 را حسن ارزیابی کرده و آقای بهبودی نیز حدیث 1 و 3 را صحیح دانسته است.
احادیث این باب حاوی مطلب مفیدی نیست و قرنهاست که به سبب ناموجود بودن امام ظاهر، قابل عمل نیست. در این احادیث امام دربارة زمان در دسترس نبودن امام سخنی نگفته است.
به نظر ما آنچه حضرت علیu دربارة انتخاب امام و امیر مسلمانان فرموده، تکلیف مردم را کاملاً روشن ساخته و موافق است با آیة شریفة:
﴿وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ﴾ [الشّوری: 38]
آن حضرت فرموده: «إنّما الشّوری للمهاجرین والأنصار فإن اجتمعوا علی رجل وسمّوهُ إماماً کان ذلك لِلّهِ رضى = همانا شورا [و مشورت کردن در امر تعیین امام] از آنِ مهاجرین و انصار است، پس اگر بر مردی اتّفاق کردند و او را امام نامیدند، این کار مورد رضای حقّ تعالی است». (نهج البلاغه، نامة ششم) بدیهی است زمانی که مهاجر و انصار در میان نیستند باید سایر مؤمنین به این کار اقدام کنند.