40. باب الکون والمکان

این باب هشت حدیث دارد که بهبودی هیچ یک را صحیح ندانسته امّا مجلسی حدیث اول و دوم را با اینکه راوی هردو احمد برقی است، صحیح شمرده است! علاوه بر این در روایت نخست «نافع بن الأزرق» نیز مهمل است.

* حدیث 1- متن آن اشکالی ندارد.

* حدیث 2- چنانکه گفتیم وجود برقی در سند روایت مانع از اعتماد به حدیث است. امّا متن آن می‌گوید: مردی به امام رضاu گفت: اگر سؤالم را جواب گویی امامت تو را می‌پذیرم. آنگاه مسأله‌ای پرسیده که هر دانشمندی می‌تواند جواب دهد، پس باید هر دانشمندی امام باشد! آنگاه گفته است: شهادت می‌دهم علی وصیّ رسول خدا و قیّم پس از اوست و شما امامان راستگویید و تو جانشین آنهایی؟ درحالی که سؤال او اصلاً مربوط به حکومت و قیمومت کسی نیست. معلوم می‌شود که این مرد مجهول از این سؤال غرضی نداشته مگر مذهب‌تراشی و تفرقه‌اندازی میان مسلمین.

* حدیث 3 و 4- حدیث سوم به واسطة «علی بن أبی حمزه»[1] در نهایت ضعف است. و حدیث چهارم مرفوع و به وجود احمد برقی، غیرقابل‌اعتماد است. ولی متن هر دو حدیث اشکالی ندارد.

* حدیث 5 و 8- سند حدیث پنجم عیوب حدیث چهارم را دارد. مجلسی این حدیث را مجهول و ذیل آن را مرسل دانسته است. حدیث هشتم نیز همچون حدیث پنجم از «ابی‌الحسن الموصلی» نقل شده که به واسطة «سهل بن زیاد»[2] در نهایت ضعف است. در متن احادیث نیز دو عیب مشهود است: یکی آنکه علیu در ابتدای اجابت سؤال یهودی، او را نفرین کرده و پاسخ خود را با تندی آغاز کرده که این کار قطعاً از آن حضرت بعید است! و با سیرة بزرگان دین سازگار نیست. ثانیاً در خاتمة حدیث، خود را عبدی از عبید پیامبرص معرّفی کرده[3] که این گفتار از شأن آن امام همام به دور است. و در صدر اسلام، هیچیک از اصحاب پیامبرص خود را عبد پیامبر قلمداد نمی‌کردند بلکه خود را تابع و مطیع آن حضرت می‌شمردند.

* حدیث 6 و 7- حدیث ششم به واسطة «سهل بن زیاد» ضعیف و حدیث بعدی مرفوع است. امّا متن هر دو روایت بلااشکال است.

 



[1]- او را در صفحه 197 همین کتاب معرفی کرده‌ایم.

[2]- او را در صفحه 78 همین کتاب معرفی کرده‌ایم.

[3]- این سخن را به کسی نسبت داده‌اند که خود فرموده: «لاتکن عبد غیرك وقد جعلك الله حرّا = بنده دیگری مباش که خدایت آزاد آفریده است» (نهج‌البلاغه / نامه 31).