53. باب الحرکة والانتقال

این باب ظاهراً حاوی ده روایت است امّا مجلسی در «مرآة العقول» حدیث هفتم را جزء حدیث ششم محسوب نموده که بدین ترتیب روایات این باب 9 عدد خواهد بود. استاد بهبودی هیچ یک از احادیث دهگانة این باب را صحیح ندانسته است.

* حدیث 1- مجلسی آن را ضعیف شمرده است. یکی از رُوات آن علیّ بن عبّاس الخَراذینیّ الرّازی است که غضائری فرموده: به او و به آنچه نقل کرده اعتناء نمی‌شود. او مصنّف کتابی است که بر خباثت او دلالت دارد. نجاشی او را غالی و بسیار ضعیف شمرده و علامة حلّی و ابن داوود نیز او را در شمار ضعفا آورده‌اند. متن حدیث بلااشکال است.

* حدیث 2- به اعتراف کلینی مرفوع و به قول مجلسی ضعیف است. یکی از راویان آن «حسن بن راشد» ناقل خرافات است که نمونه‌ای از اباطیل او را در حدیث اول و سوم باب 39 ملاحظه کرده‌اید. در متن حدیث ایرادی به نظر نمی‌رسد.

* حدیث 3- به قول مجلسی مجهول است. متن آب خوب است.

* حدیث 4- مجلسی سند نخست آن را ضعیف و سند ثانی آن را صحیح دانسته است. در حالی که هردو سند به واسطة «محمد بن عیسی»[1] بی‌اعتبار است.

* حدیث 5- مجلسی آن را صحیح قلمداد کرده و به نظر ما به واسطة «احمد بن محمد بن خالد برقی» بی‌اعتبار است. راوی دیگر آن «یعقوب بن یزید» نیز وضع خوبی ندارد و او را در اینجا معرفی می‌کنیم:

یعقوب بن یزید کاتب یکی از درباریان «بنی‌عبّاس» به نام «أبودلف» بوده. اخبارش خرافی است. از جمله حدیث پنجم باب 172 کافی را او چنین روایت کرده که امام صادق فرموده که امام حسنu گفته است: خداوند دو شهر یکی در مشرق و یکی در مغرب دارد که دیوار آن دو شهر از آهن است و بر هر یک از این دو دیوار یک میلیون لنگه در وجود دارد و در این دو شهر هفتاد میلیون زبان است که هر یک با دیگری تفاوت دارد و من همة این زبان‌ها را می‌دانم و آنچه در میان این دو شهر هست می‌دانم و بر آنها جُز من و برادرم حسینu حجّتی نیست!!

مخفی نماند که مجلسی پس از ذکر توجیهاتی که برای این روایت واضح‌البطلان آورده‌اند ناگزیر اعتراف کرده: «هذه الکلمات شبیهة بالخرافات وتصحیح النّصوص والآیات لایحتاج إلى ارتکاب هذه التّکلّفات والله یعلم حقائق العوالم والموجودات = این کلمات شبیه خرافات است در حالی که نشان‌دادن صحّت و درستی نصوص شرعی و آیات، نیازی به این تکلّفات ندارد و خداست که حقائق عوالم و موجودات را می‌داند»[2].

نمونة دیگر از خرافات او این دو روایت است: «.... عن یعقوب بن یزید عن محمد بن أبيعمیر عن زید الشحام عن أبي عبداللهu قال: مَن زار قبر الحسینu فی النّصف مِن شعبان غفر الله له ما تقدّم من ذنبه وما تأخّر[3]» و «.... عن أبيعبداللهu قال: من زار قبر أبي عبداللهu یوم عاشوراء عارفاً بحقّه کان کمن زار الله تعالى في عرشه»[4]. یعقوب بن زید مدّعی است که امام صادق فرمود: «کسی که مرقد سیدالشهداء را در نیمة شعبان زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آیندة او را می‌آمرزد و اگر در روز عاشورا مرقد آن حضرت را زیارت کند در حالی که حقّ آن امام را بشناسد گویی که خدا را در عرش خویش زیارت کرده است!!»

* حدیث 6 و 7- مجلسی در «مرآة العقول» حدیث ششم را ضعیف شمرده و حدیث هفتم نیز که از مرویّات سهل بن زیاد کذّاب است جزء حدیث قبلی محسوب گردید، متن هر دو حدیث ایرادی ندارد.

* حدیث 8- مجلسی آن را صحیح شمرده است.

* حدیث 9- مجلسی آن را صحیح و ذیل آن را مرسل گفته است. امّا یکی از رُوات آن یعنی حسین بن سعید از غُلاة است. گرچه ممقانی و برخی از علمای رجال او را ثقه دانسته‌اند. ولی وی از ضعفا و اهل غلوّ روایت می‌کند و نمی‌توان به روایات او اعتماد کرد. فی‌المثل در باب 87 حدیث اوّل را او از کذّابی واقفی موسوم به علیّ بن أبی‌حمزة بطائنی[5] نقل کرده است. دو روایت باب مفتضح 165 نیز از اوست.

* حدیث 10- سند آن به قول مجلسی حسن است. ولی چون علی بن ابراهیم قائل به تحریف قرآن و پدرش مجهول‌الحال است ما آن را معتمد نمی‌دانیم. امّا متن حدیث می‌گوید: دَیَصانیّ مسألة آسانی از «هشام بن الحکم» پرسیده و او از جواب عاجز مانده است، چنانکه در شرح حدیث اوّل و دوم باب 24 گفتیم معلوم می‌شود تعریف‌های زیادی که از دانش او کرده‌اند، بجا نبوده است.



[1]- ر. ک. صفحه 78 کتاب حاضر.

[2]- مرآة العقول، دارالکتب الاسلامیّه، ج 5، ص 359.

[3]- وسائل الشیعة، مکتبه الاسلامیه بطهران، ج 10، کتاب الحج (ابواب المزار و ما یناسبه)، ص 366، حدیث 6 .

[4]- وسائل الشیعة، ج 10، ص 371 و 372.

[5]- وی در صفحه 197 و 198 همین کتاب معرّفی شده است.