52. باب تأویل الصّمد

این باب دو حدیث دارد که بهبودی هیچ یک از آنها را صحیح ندانسته است.

* حدیث 1- راوی آن «سهل بن زیاد» کذّاب است. مجلسی نیز این حدیث را ضعیف ارزیابی کرده است. راوی دیگر حدیث محمّد بن الولید الشَّباب الصَّیرَفِیّ است که غضائری و علامة حلّی او را از ضعفاء شمرده‌اند و به قول استاد بهبودی بیش از همه «سهل بن زیاد» از او روایت می‌کند.

* حدیث 2- با اینکه به اعتراف مجلسی سند آن مجهول است ولی او آن را همطراز صحیح دانسته است! نگارنده گوید: «احمد بن أبی عبدالله» مهمل است. با «محمّد بن عیسی» نیز قبلا آشنا شده‌ایم[1]. راوی دیگر، «جابر بن یزید الجُعفِیّ» است که او را در اینجا معرفی می‌کنیم:

ابوعبدالله جابر بن یزید الجعفی از افرادی است که منقولاتش بسیار مورد توجه غُلات و ضعفاء بوده، و به قول غضائری: کسانی که از جابر نقل می‌کنند مطعون و ضعیف‌اند و بهتر است روایات او ترک شود. از جمله کسانی که از او نقل می‌کنند «عمرو بن شمر بن یزید جعفی» است که به تصریح علمای رجال بسیار ضعیف است و احادیثی را به جابر نسبت داده است. نجاشی می‌گوید: رساله‌ای به نام «رسالة أبي‌جعفرu إلى أهل البصر» و کتب جعلی دیگری را به او نسبت داده‌اند. به قول علامة شوشتری(ره): ابن الولید و ابن بابویه و ابن نوح و غضائری و نجاشی او را تضعیف کرده‌اند. کتبی از قبیل «زید الزاد» و «زیدالنرسی» و کتاب خالد به عبدالله که به او نسبت داده شده در واقع از جعلیّات دیگران است[2].

به هر حال، اکثر روایاتی که از او نقل شده غلوّآمیز است. لذا بسیاری از علما از قبیل شهید ثانی و جزائری و.... او را از غُلاة شمرده‌اند. از جملة خرافات او این روایت است: «عن جابر الجعفي عن أبي عبداللهu قال: من بات عند قبر الحسینu لیلة عاشوراء لقي الله یوم القیامة ملطخا بدمه کأنما قتل معه في عرصة کربلاء = از جابر روایت شده که امام صادقu فرمود: هر که شب عاشورا را نزد قبر امام حسینu بگذراند، روز قیامت خدا را ملاقات می‌کند [گویی که] به خون خویش آغشته و با آن حضرت در عرصة کربلاء کشته شده است»!![3]

اگر کسی همة انبیاء را هنگام زنده‌بودنشان ملاقات کند، بهشت بر او حتمی نخواهد شد. حتی اگر همة قرآن را بخواند و بدان عمل کند، خداوند فرموده: ﴿لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ «شاید که رستگار شوید» و وعدة قطعی نداده و لفظ «شاید = لَعَلَّ» استعمال فرموده تا انسان مغرور نشود، پس چگونه ممکن است زیارت قبر سیدالشهداءu چنین اثری داشته باشد؟!!

جابر نقل کرده که امام باقرu او را به دوازده هزار عالم برده و ملکوت آسمان‌ها را به او نشان داده و او را به ظلمات برده و از آب حیات نوشیده است. یعنی از همان اعتقاد عوام که معتقدند آب حیات در ظلمات است در این روایت تقلید کرده است! لیکن ما می‌گوییم: رسول خداص این کارها را برای کسی نکرده پس چگونه امام چنین می‌کند؟

متأسفانه «ممقانی» چون دیده که روایات «جابر» ظاهراً در تمجید و تعریف از امام

است او را «ثقه» شمرده است و می‌گوید: آنچه از اخبار او غلوآمیز است امروز از ضروریّات مذهب به شمار می‌رود!! آری، از بس اخبار غلوآمیز انتشار داده‌اند مذهبیّون عادت کرده و بدانها خو گرفته‌اند و آنها را حقیقت پنداشته‌اند. عوام نیز آنها را از ضروریات مذهب تصوّر می‌کنند! «ممقانی» نیز پروردة چنین محیطی بوده است. در حالی که باید بداند آنچه در صدر اسلام غلوّ بوده تا قیامت غلوّ است و نباید هیچگاه از ضروریّات شمرده شود.

اینک بپردازیم به متن حدیث دوم: در این حدیث عبارتی هست که معنایش معلوم نیست زیرا می‌گوید: «توحّد بالتّوحید في توحّده ثم أجراه علی خلقه»!! باید از راوی پرسید که «أجراه في خلقه» یعنی چگونه توحّد خود را بر خلق اجرا کرده است؟ آری، المعنی فی بطن الشّاعر!! حتّی مجلسی نیز در «مرآة العقول» از توجیه این جمله طفره رفته است.



[1]- ر. ک. صفحه 78 کتاب حاضر.

[2]- أخبار الدّخیلة، ج 1، ص 256.

[3]- وسائل الشیعة، ج 5، کتاب الحج، ص 372، روایت سوم.