1. پیشگفتار

حمد و سپاس خدايي را كه به اين ناچيز تميز درك حق و باطل داد و ما را به سوي خود راهنمايي كرد. الحمدلله الذي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا أن هدانا الله. إلهي أنت دللتني عليك و لولا أنت لم أدر ما أنت و درودنا معدود بر رسول محمود محمد مصطفي صلي الله عليه و علي آله و أصحابه و أتباعه الذين اتبعوه بإحسان إلي يوم لقائه.
و بعد. عده اي از دوستان و همفكران اصرار كردند كه اين حقير فقير سيد ابوالفضل ابن الرضا برقعي، شرح احوال و تاريخ زندگي خود را به رشته‌ي تحرير در آورم و عقايد خود را نيز ضمن ذكر احوال خود بنگارم تا مفتريان نتوانند پس از موتم تهمتي جعل نمايند؛ زيرا كسي كه با عقايد خرافي مقدس نمايان مبارزه كرده دشمن بسيار دارد، دشمناني كه چون كسي را مخالف عقايد خود بدانند، از هر گونه تكفير و تفسيق و تهمت دريغ ندارند و بلكه اين كارها را ثواب و مشروع مي‌دانند!! و البته در كتب حديث نيز براي اين كار احاديثي جعل و ضبط شده است كه اگر فردي كم اطلاع آن روايات را ديده باشد مي‌پندارد كه آنها صحيح‌اند!
به هر حال اين ذره‌ي بي مقدار خود را قابل نمي‌دانم كه تاريخ زندگاني داشته باشم، ولي براي اجابت اصرار دوستان لازم دانستم كه درخواستشان را رد نكنم، و بخشي از زندگاني ام را به اختصار برايشان بنگارم، گرچه گوشه هايي از آن را در بعضي از تأليفاتم به اشاره ذكر نموده ام و به لحاظ اهميت آنها ناگزير در اينجا نيز بعضي از آن مطالب را تكرار مي‌كنم.